عید سعید مبعث اسوه حسنه،رسول خدا، محمد مصطفی(ص)، آغاز راه رستگاری و طلوع مهر هدایت و عدالت بر پویندگان راه توحید و خداپرستی مبارک باد
بعثت تجلی ذات
«هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولًا مِّنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِن کَانُوا مِن قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ » (جمعه/۲)
«هُوَ الَّذِی بَعَثَ»؛ بعثت، ظهور و تجلی خود حضرت-ذات ربوبی- است. یعنی ذات به تجلی اعظم خود مبعوث شد. و آن بعثت، حقیقت محمدیه است که ازل الاباد و ابد الازال بوده و هرگز ذات حق از این تجلی خالی نخواهد بود که «الْحُجَّةُ قَبْل الْخَلْق وَ بَعدَ الخَلْق وَ مَعَ الْخَلق» (اصول کافی، ج۱. ص۱۷۷) بلکه آناً فآناً و همیشگی است.«فِی الْأُمِّیِّینَ»؛ در متن نفوس جمیع خلایق دون صادر اول، چون او رقّ منشور است و خلایق ظهور یافته از این متناند.
«رَسُولاً مِنْهُم» اَی مِنْ أنْفُسهم. کما قال الله عزّ و جل: «وَ فِی أَنفُسِکُمْ أَفَلَا تُبْصِرُونَ»(ذاریات/۲۱) «وَاعْلَمُوا أَنَّ فِیکُمْ رَسُولَ اللَّهِ» (حجرات/۷) «النَّبِیُّ أَوْلَىٰ بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنفُسِهِمْ» (احزاب/۶). چون او متن و لوح وجود است و غیر او شئون و کتاب مسطور در اویند و «فَبِهِمْ مَلَأْتَ سَمَاءَکَ وَ أَرْضَکَ حَتَّى ظَهَرَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ»
(دعای رجبیه).
«یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِه»؛ تلاوت آیات آفاقی در تکوین و آیات انفسی در جان و بیان احکام تشریعی و الفاظ فرقانی حقیقت قرآنی است. همچنین آشکار نمودن صفات حق و علنی نمودن عظمت و اسماء الهی و کشف حقیقت توحید، تلاوت آیات توسط حضرت رسول(ص) میباشد. و قوله تعالی: «رَسُولٌ مِّنَ اللَّهِ یَتْلُو صُحُفًا مُّطَهَّرَةً» (بینه/۲) پس آیات الهی صُحُف مطهرهای است که توسط رسول تلاوت میشود و آن صحف الواح عقول و فوق آن از علم الهی است که از آلودگی های طبیعی و کدورات عناصر نشئهی مادی و تحریف انسانی پاک شده میباشد.
تلاوت، آشکار نمودن علم ربوبی و آیات الهی است و تبعیت تامّ از احکام آیات حضرت ذات اقدس ربوبی و تدبر در آنهاست. تلاوت مخصوص صحف الهی و بیان معارف حقه و ظهور علوم ربّانی توسط رسولان حق میباشد. لذا به تعبیر راغب از قرائت، اخصّ است یعنی هر تلاوت، قرائت است ولی هر قرائت تلاوت نیست.«وَ یُزَکِّیهِمْ»؛ لان الانسان الکامل مُبدِّل السیئات بالحسنات و طهارة لانفس الخلائق و تزکیة لهم و کفارة لذنوبهم کما قال الله عز و جل فی کتابه: «کَمَا أَرْسَلْنَا فِیکُمْ رَسُولًا مِّنکُمْ یَتْلُو عَلَیْکُمْ آیَاتِنَا وَیُزَکِّیکُمْ وَیُعَلِّمُکُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَ یُعَلِّمُکُم مَّا لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ» (بقره/۱۵۱)
«وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ»؛ تعلیم کتاب تدوینی و تکوینی و انفسی و بلکه حقیقت ولایت است. و حکمت خیر کثیر و حقیقت اشیاء کما هی میباشد. «وَ إِن کَانُوا مِن قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ »؛ بعثت رسول که بعثت ولایت ذات الوهی است سبب هدایت مقدرات الهی است. حال اینکه قبل از تجلّی نور ولایت رسول در انفس، خلایق و بالاخص نفس انسانی در ضلالت آشکار بودهاند. ظاهر و باطن عالم مطابق همند. کما آنکه در ظاهر بعد از بعثت رسول هدایت تشریعی مردم را از ضلالت رهانید، در باطن نیز به ولایت و بعثت و تجلی آن همه مخلوقات تقدیر شدند؛ «قَدَّرَ فَهَدَىٰ» (اعلی/۳). و این تقدیر هدایت است، چه قبل از تقدیر در قضای الهی و در صُقع علم ربوبی «لَمْ یَکُن شَیْئًا مَّذْکُوراً» (انسان/۱) بوده اند. یعنی در ضلالت عدم تعیُّن به سر میبردند و به بعثت رسول بولایة علویه که انزال قرآن در لیلة القدر در صدر محمدی است، از ضلالت مکتوم بودن در کتم عدم ظهور به هدایت تقدیر و خلق و اندازه و صورت گرفتن راه یافتند.
«الّذی قَدَّرَ فَهَدَىٰ» (اعلی/۳) «هُوَ الَّذِی یُصَوِّرُکُمْ فِی الْأَرْحَامِ کَیْفَ یَشَاء» (آلعمران/۶) «رَبُّنَا الَّذِی أَعْطَىٰ کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَىٰ» (طه/۵۰). هدایت، در خلق و تقدیر و ظهور است.
(علی، نقطه آغاز وجود. ص ۱۰۴)